پس از نبرد با دکتر آنیمو در یک نیروگاه، بن متوجه می شود که اتفاق عجیبی با Omnitrix در حال رخ دادن است اما به کسی چیزی نمی گوید. Tetrax از راه می رسد و به آنها می گوید که Omnitrix در حال پخش یک سیگنال خود تخریبی است. Tetrax و Ben به دنبال خالق Omnitrix می روند تا قبل از اینکه خودش و جهان را به همراه آن نابود کند، آن را تعمیر کنند. گوئن برای کمک به پسر عمویش دور می شود.
مدتها از آخرین باری که لایتینگ مک کوئین موفق شده بود خود را به عنوان سلطان جادهها مطرح کند میگذرد. او اکنون خوشحال از بیرقیب بودنش، قصد دارد تا مدتی را به استراحت و تعمیر فنی خود بپردازد اما رقیب قدیمی و کهنه کار ایتالیایی او به نام فرانچسکو برنولی پیشنهاد شرکت در یک گراند پریکس جهانی را به لایتینگ میدهد و اعلام هم میکند که خودش، قهرمان بیرقیب این مسابقات خواهد بود! لایتینگ که سرش برای مسابقات و کلکل کردن با ماشینهای دیگر درد میکند، به همراه دوست صمیمی خود یعنی «ماتر» آماده میشوند تا به این گراند پریکس که قرار است در شهرهای توکیو، پاریس، پونته کورو و لندن برگزار شود، قدم بگذارند. همه چیز برای لایتینگ و ماتر به خوبی پیش میرود تا زمانی که این دو متوجه میشوند که گراند پریکس جهانی کاملا قانونی برگزار نمیشود و دستهایی پشت پرده است که میخواهد لایتینگ به مقام قهرمانی در این مسابقات نرسد و …
تینکر بل فرشته مهربان و کوچکی است که به حیوانات کوچک کمک می کند. روزی او از طرف ملکه فرشته ها ماموریت می یابد که عصای جادویی برای “ماه آبی” بسازد، ماه آبی گویی جادویی است که هر 8 سال یک بار می درخشد و تینکر بل 32 روز فرصت دارد تا این عصای جادویی را بسازد
زمانی که رابین جیسون تاد مادر تولدش را ردیابی می کند تا با جوکر برخورد کند، تراژدی دوباره زندگی بتمن را رقم می زند. اقتباسی از خط داستانی کمیک 1988 به همین نام.
احساسات پاپ آلوین، سایمون و تئودور در نهایت تحت مراقبت توبی برادرزاده بیست و چند ساله دیو سویل قرار می گیرند. پسران برای بازگشت به مدرسه باید ستارههای فوقالعاده موسیقی را کنار بگذارند و وظیفه دارند با بردن جایزه ۲۵۰۰۰ دلاری در نبرد گروهها، برنامه موسیقی مدرسه را نجات دهند. اما سنجاب ها به طور غیرمنتظره ای مسابقه خود را در سه سنجاب آوازخوان معروف به چیپت ها - بریتنی، النور و ژانت ملاقات می کنند. جرقه های عاشقانه و موزیکال زمانی که سنجاب ها و چیپت ها به میدان می آیند شعله ور می شوند.
یوگی به همراه دوستش بوبو در پارک جنگلی جلی استون مشغول به دزدیدن سبد پیکنیک خانوادههایی که به پارک میآیند هستند. داستان از آنجا شروع میشود که دختر جوانی به نام ریچل برای ساخت مستندی از یوگی به پارک جلی استون میآید. او با سرجنگلبان اسمیت در رابطه با این موضوع صحبت میکند و اسمیت اجازهٔ این کار را به او میدهد. ریچل دوربین کوچکی به پاپیون بوبو وصل میکند تا از یوگی فیلم برداری کند و…